به گزارش گروه سیاسی «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ یکی از مهمترین دست آوردهای فتح لانه جاسوسی، اسناد آن است، وجود اسنادی که در مورد علمای بعد از انقلاب خبر و نسبت به نفوذ آمریکاییها در حوزه علمیه هشدار داد.
در همین راستا هشداری که امام خمینی(ره) نیز در وصیتنامه خود عنوان داشته و فرمودند: مراقب باشیم که آمریکا در حوزه علمیه نفوذ پیدا نکند و کسی را در داخل حوزه نفوذ ندهد که بعد از سال ها سکوت، نظر واقعی خود را بروز دهد و با یک نظر و چند فتوا جامعه شیعه را متشنج کند.
وصیتی که اگر جدی تر گرفته میشد شاید در عصر حاضر شاهد ظهورمولوی عبدالحمید های که برخلاف فقه اهل سنت، متعرض حکومت شده است نبودیم. فردی که مواضع وی عموما با هدف تحریک شیعه و سنی در ایران صورت می گیرد و نقشی فعال در فتنه سال ۸۸ و اغتشاشات ۱۴۰۱ و شعله ور کردن آتش فتنه داشت.
در ادامه در راستای نفوذ جاسوسان آمریکایی در حوزه های علمیه طبق اسناد به دست آمده از تسخیر لانه جاسوسی مشخص می شود، آمریکایی ها همواره برای جلب همکاری و ایجاد تفاهم با روحانیون میانه رو مذهبی ملاقات های بسیاری داشته و در تلاش برای ایجاد راه ارتباطی جهت ورود به حوزه های علمیه بوده اند. بعنوان مثال سند محرمانه شماره ۸۸۳۲ در اسناد سفارت سابق آمریکا در ایران طی یادداشتی آمده است Usica ":سعی داشته است، به عنوان تبادل دانشجوی مذهبی، عده ای را به عنوان دانشجوی آمریکایی برای تحصیل علوم مذهبی به مدرسه فیضیه بفرستد تا بدین وسیله روحیات و محتوی و شکل مدرسه فیضیه و حوزه های علمیه را مطالعه کند و در جهت منافع خود از آنها استفاده نماید." باوجود اینکه این اسناد متعلق به ۴۰ سال پیش است اکنون سؤال اینجاست که آیا در این سالها با گسترش ابزار و امکانات سیاسی، نفوذ در حوزه وجود ندارد؟
بیشتر بخوانید: نفوذ در مراکز علمی و فرهنگی/ قلب سازمان سیا باید در دانشگاه باشد
نقش حوزه علمیه در جامعه ملی و فراملی
همانطور که رهبرمعظم انقلاب فرموده اند، از جمله چیزهایی که لازمه حوزه علمیه است، ارتباط فعال با جامعه ملی درون کشور و جامعه فراملی است. حوزه علمیه باید با حوزه های علمیه عالم و با حوزههای علمیه داخلی ارتباط علمی پیدا کند. ارتباطی که اگر به درستی اجرا نشود می تواند کاتالیزوری درجهت اهداف نفوذ جاسوسان به حوزه های علمیه باشد. چراکه در سند شماره ۹۱۷۴ یکی از راه های پیشنهادی جهت سهل النفوذ جاسوسان تبادل شاگرد و ارتباط دوسویه با حوزه های علمیه را مطرح داشته اند.
در متن سند می خوانیم: "(سفارت) پیشنهاد یک تبادل شاگرد را کرده است. به طوری که تحت طرح فولبرایت یک یا دو شاگرد پیشرو (مترقی، را از مدرسه فیضیه در قم - جایی که بسیاری از رهبران مذهبی بسیار مؤثر در آنجا تربیت شده و درس داده اند، شامل آیت اللّه خمینی - به یک مدرسه مناسب آمریکایی مانند- برای دو سال منتقل کنند. سال اول صرف می شود برای مطالعه زبان انگلیسی و کشف اندیشه غربی و سال دوم موقعیتی فراهم می کند برای بحثهای عمیق با آمریکاییان مجرب و ممکن است شامل بعضی تدریسهای رسمی نیز باشد. در همین موقع یک یا دو آمریکایی فارغ التحصیل یا دو پرفسور جوان از «یونیون» تئولوژیکان (دین شناسی) یا انستیتوها شبیه دیگر برای تحصیل خواهند آمد و گاهی اوقات هم در بحثهای دسته جمعی با سایر همشاگردیها در قم شرکت می کنند.
POST دریافته است که ایجاد تماس مؤثر با مدرسه فیضیه احتیاج به مقدار زیادی وقت، کوشش، شکیبایی و حضور ذهن دارد. موانع جلوی موفقیت بسیارند. اما پُست ارتباطهای دوستانه ای با کسانی که فیضیه را می شناسند دارد و ممکن است به عنوان یک واسطه با احتیاط البته بدون مطرح کردن هیچ مأموریتی بتواند عمل کند. POST به عنوان اولین قدم پیشنهاد می کند، که اگر طرح از لحاظ آژانس خوب است آژانس امکان تبادل را با نهادهای آمریکایی مشخص بررسی کند."
از دیدگاه رهبرمعظم انقلاب همسانی و همسازی و جریان متقابل فکری و علمی میان حوزه های داخل کشور و حوزه و دانشگاه در مسائلی که دارای ربط به یکدیگر است و با حوزه های خارج کشور، لازمهی حوزه علمیه است و هیچ اشکالی ندارد که با حوزه های علمی اهل سنت در پاکستان، در حجاز، در مصر، در جاهای دیگر، ارتباط برقرار کنید. در تکمیل چگونگی ارتباطات مشروط ایشان تاکید داشته اند؛ "البته ارتباطات مضبوط و تعریف شده و از مرکز معین؛ چون امروز ارتباطات شخصی معنا و ارزشی ندارد." (۱۳۸۹/۰۸/۰۲)
بیشتر بخوانید: «سوءمدیریت» پروژه نفوذ آمریکا در ایران است
نفوذ کمونیست دیروز وحجتیه امروز
تا پیش از دوران کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، شوروی بازیگری فعال در سپهر سیاست ایران محسوب میشد، اما پس از کودتای ۲۸ مرداد، معادله تغییر کرد و آمریکا به قدرت مسلط در ایران تبدیل شد. به همین دلیل، میتوان گفت که فوبیا و هراس از کمونیسم و نفوذ و سیطره آن در ایران، یکی از عواملی بود که تلاش برای نفوذ بیشتر در ایران را، در اتاق فکر دیپلماسی آمریکاییها توجیه میکرد. اما اینکه چه میزان از این کمونیسم هراسی واقعی و چه میزان از آن، صرفاً بهانهای بود تا آمریکا از طریق آن حضور خود را در ایران بسط دهد، تا نفوذ در حوزه را جدی تر پیگیری کند، در این زمینه یادداشت مندرج در سند شماره (۳۹) اسناد لانه جاسوسی قابل تامل است.
سفارت آمریکا در تهران در تاریخ: ۲۶ ژانویه ۱۹۷۹ - برابر با ۶ بهمن ۱۳۵۷ در تلگرافی خیلی محرمانه خطاب به وزارت امور خارجه - واشنگتن دی. سی. می نویسد:
"شاهقلی در مورد سازمان کمونیستی در کشور ترس بیجایی داشت. او گفت که وی به داستانی که ما نیز از چندین منبع شنیده ایم اعتقاد دارد که حزب توده در طی مدت طولانی خودش را از طریق انتخاب جوانان ۱۵ - ۱۶ ساله و تعلیم آنها برای طلبه شدن در مدارس مذهبی قم و جاهای دیگر سازماندهی کرده است. این کار از چندین سال قبل شد و حالا کمونیستها همان ملاهای در گوشه و کنار کشور هستند."
درادامه بررسی موضوعات پیرامون نفوذ دینی به انجمنی باعنوان "حجتیه" می رسیم.
انجمن و جریان شبه انجمنی که در پی پرورش نیروهایی است، در عین مذهبی بودنشان یا ضدانقلاب و نظام هستند یا در بهترین حالت نسبت به نظام و انقلاب بیتفاوت و بیمسئولیتاند. هرچند انجمن حجتیه در اوایل دهه ۶۰ و پس از نطق آتشین حضرت امام، تعطیلی تمام دفاترش را در سرتاسر کشور ایران اعلام کرد و عدهای بر آن شدند که عمر انجمن حجتیه با آن سابقه نه چندان درخشانش به پایان خود رسیده؛ اما فارغ از آن که تشکیلات انجمن تعطیل نشده بود، پس از مدتی آنچه که نمایان شد، این بود که تفکرات انجمنی علی رغم تعطیلی ظاهری این سازمان، همچنان بین قشر قابل توجهی از مذهبیها وجود دارد؛ به طوری که شخص شاید در جلسات و ساز و کار تشکیلاتی انجمن حاضر نشود، اما به شدت متأثر از تفکرات و چشمانداز انجمن حجتیه در مسائل دینی و به تبع آن امور اجتماعی است.
امروزه مشخص نیست انجمن حجتیه کجای کار صحنه سیاست ایران است، اما هرچه هست، همچنان نسبت به «خطر» و «نفوذ» این تشکیلات هشداردهنده است.
مواضع روحانیت زیر ذره بین جاسوسان آمریکایی/ حوزه باید مستقل باشد
بیطرف ماندن روحانیت در مسائل چالشیِ اساسی، موجب نمیشود که دشمن روحانیت و دشمن دین هم بیطرف و ساکت بماند؛ هر وقت دشمنان در ما احساس ضعف کردند، جلو آمدند؛ هر وقت احساس انفعال کردند، به فعالیت خودشان افزودند و پیش آمدند.
رصد فعالیت ها و موضع گیری طلاب حوزه علمیه ها بطور دقیقی صورت میگرفت همانطور که در سند شماره ۱۰۲ در پی مخابره اطلاعات در خصوص تظاهرات طلاب بر ضد روزنامه کیهان اینترنشنال آورده شده: "یک هزار طلبه روز گذشته در مقابل ساختمان روزنامه کیهان اینترنشنال تجمع کردند و خواستار روشن شدن موضع این روزنامه در قبال انقلاب اسلامی شدند. نمایندگان تظاهرکنندگان از روزنامه خواستند که تا روز ۱۵ مارس سیاست های سردبیری اش را تغییر دهد وگرنه انجمن اسلامی کیهان روز شنبه ۱۶ مارس در این ارتباط اقدام خواهد کرد."
پس غربیها مدت ها از پیش ظرفیت عظیم فکر شیعه برای مواجههی با ظلم جهانی و استکبار جهانی را فهمیدهاند؛ لذا آنها بذر کینه و دشمنی را از از قضایای عراق، از قضایای تنباکو؛ در دل کاشته ودائم درحال پرورش آن می باشند وهمواره به تجاوز خود، با پیشروی ادامه می دهند. امروز اگر روحانیت در قبال حکومت، بیاعتنا و بیمبالات باشد، هم خودش ضایع خواهد شد و هم حکومت اسلامی تضعیف میشود.
هر فرد مؤمنی وظیفه دارد از آن دستگاه سیاسی که اسلام را ترویج و احکام آن را پیاده میکند، حمایت کند. پس هرسکوت یا بی طرفی کمکی است در به فعلیت رساندن نقشه های دشمنان،توطئه هایی مثل پدیده"عمامه پرانی" در اغتشاشات ۱۴۰۱ صورت گرفت تا نشان دهند قصد نابودی دین را دارند زیرا عمامه نماد دین است و عمامه پرانی در واقع دین پرانی است. در همین راستا دشمنان تلاش کردند تا با تشویش اذهان و ترقیب مردم به توهین به روحانیت انتقام علمای گذشته و اثرگزاری آنها در خنثی نمودن توطئه هایشان را بگیرند.
هدف از رفتارتوطئه آمیز دشمنان در "عمامه پرانی" القای حکومتی بودن جامعه روحانیت بوده است. حال آنکه رهبرانقلاب بارها تاکید داشته اند حوزه باید مستقل باشد. در دیدگاه رهبرمعظم انقلاب :" یکی از عملکرد حوزههای علمیّه در قبال حکومتها، در محیطهای شیعی و غیرشیعی این بود که وابسته به دستگاههای قدرت بودند و روحانیتْ دولتی بود. در محیطهای مسیحی هم اینگونه بوده و هست. حتّی در محیطهای غیرشیعی هم، روحانیت، بخشی از دستگاههای دولتی است.
این، از نظر ما مردود است و قبول نداریم و آن را برای روحانیتْ مضرّ میدانیم. دستگاههای دولتی، نوسان و تلاطم دارند و آیندهشان به طور دقیق قابل پیش بینی نیست. روحانیت باید همیشه امکان حضور قدرتمندانهی نصیحتآمیز یا دخالتآمیز را برای خودش حفظ کند، والّا نمیتواند کاری انجام دهد. این خصلت هم، با اینکه بخشی از دولت یا حکومت باشد، نمیسازد.
( ۱۳۷۴/۰۹/۱۶)
بنابراین حرکت حوزههای علمیه، بیطرف نماندن حوزههای علمیه در قبال حوادث جهانی، در قبال مسائل چالشیِ ملی و بینالمللی یک ضرورتی است که نباید از آن غافل شد.
حوزهى علمیه قدیم از دنیاى زمان خود جلوتر بود
بعد از تشکیل نظام اسلامی باید دولت اسلامی به معنای واقعی کلمه، سپس جامعه اسلامی و بعد از آن تمدن حقیقی اسلامی به وجود آید که حوزه ها در این روند مسئولیت سنگینی دارند. هر جا و هر گاه کاستیها و مشکلات کلان جامعه مطرح میشود، بلافاصله مسئولیت روحانیت و رسالت حوزههای علمیه نیز مطرح شده، سوال میشود که آیا در این زمینهها، حوزهها و علماء وظایف خود را به درستی انجام دادهاند یا نه؟
در دید گاه رهبر معظم انقلاب حوزه نسبت به گذشته خیلى پیشرفت کرده است و هیچ کس نمىتواند این حقیقت را منکر شود. امّا ایشان معتقدند، حوزه دو اشکال اساسى دارد .اشکالى که حوزهى امروز دارد، این است که حوزهى دیروز از دنیاى زمان خود عقبتر نبود؛ بلکه جلوتر هم بود. اما امروز، این گونه نیست. حساب یک ذرّه و دو ذرّه نیست.امروز دنیا، دنیاى امواج است. با امواج و رایانه، همهى مفاهیم از این طرف به آن طرفِ دنیا منتقل مىشود .۱۳۷۴/۰۹/۱۳
رهبر معظم انقلاب همچنان در خصوص روزآمدی اطلاعات وتخصص ها در دیدار فضلا، طلاب و مبلغین حوزههای علمیه در ۱۴۰۲/۰۴/۲۱ تاکید داشته و فرمودند: تبلیغ در دوره کنونی با انواع و اقسام شیوههای متکی بر علم و گسترش ابزارها از جمله اینترنت و هوش مصنوعی (بهعنوان نمادی از مرحله پسا اینترنت) توسعه فراوان یافته، بنابراین عقل هم حکم میکند در مقابل شمشیرهای خونریز تبلیغات دشمنان، تبلیغ را اولویت اول بدانیم.
حضرت آیتالله خامنهای علاوه بر گسترش سختافزاری تبلیغات در غرب، پیشرفت در شیوههای باورپذیر کردن پیام را از جمله واقعیات امروز خواندند و افزودند: غربیها با استفاده از علوم مختلف از جمله روانشناسی، پیامهای صد در صد دروغ را بهعنوان حرف درست، در ذهن مخاطبان جا میاندازند.
ایشان هشدار دادند: اگر ما در مقابل تحولات نو به نو در موضوع تبلیغ، غفلت و سستی کنیم دچار استحاله فرهنگی میشویم و مانند غرب گرفتار قبحزدایی قدم به قدم از گناهان بزرگ خواهیم شد که جبران آن، به آسانی ممکن نیست، همچنان که امام مکرر میگفت اگر اسلام در ایران سیلی بخورد تا سالهای سال اثرش باقی خواهد بود.
با جمع بندی مطالب، نتیجه گیری می شود که امروزه دیگر سلطه بر کشورها با لشکرکشی امکانپذیر نبوده و استعمارگران با استفاده از روش نفوذ درسیاست های فرهنگی به دنبال دستیابی به اهداف خود می باشند. پس لازم است پژوهشگران پس از بررسی مفهوم نفوذ و فرهنگ به تبیین تاکتیک های نفوذ فرهنگی از دیدگاه رهبری و درنهایت راهکارهای مقابله با آن بپردازند.
گزارش از معصومه احمدی